تولد بابا حمید
سلام سلام،عمه الهه اومده با یه عالمه عکس از کورش جووووووون
خیلی وقته که وبلاگتو آپ نکردم،مامان نرگس همش یادآوری میکنه،چون خودش به نت دسترسی نداره ولی این عمه پر مشغلت(:دی) وقت نمیکنه یه دستی به سرو روی وبلاگت بکشه! :-(
جونم براتون بگه که کورش خان ما دیگه حساااااااااابی واسه خودش مردی شده،کم کم حرف زدنش بصورت جمله ای شده،مثلا میگه آب بده،قاقا بده،قاقا میخوام،شعر تاب تاب عباسی رو میخونه،صدای حیوونا رو میدونه و خیلی چیزای دیگه میگه که الان یادم نمیاد! :( آها یادم اومد وروجک همه چیزو یاد گرفته الا اسم عمه الهه رو!!! هنوزم بهم میگه عاطی! هر چی بهش میگم بگو الهه میگه عاطی! [-(
چند وقت بود که وروجک معتاد شدیییییییییییید به شیر شده بود،حساااابی مامان نرگس رو اذیت میکرد این چند وقت،دیگه چهار شب قبل بالاخره این مرد معتاد بیست ماهه رو ترکش دادیم!!!!
تو این مدتی که وبلاگ رو آپ نکردیم به مناسبتای مختلف عکسای مختلفی از وروجک گرفتیم که فعلا اونا رو میذارم،امیدوارم بتونم زود زود وبلاگو آپ کنم ;-)